"It was so gorgeous it almost felt like sadness."B.Y

2/28/11

حق با تو هست
مهم نی




بلاخره یک روزی می فهمم که همه ی دنیا حول من نمی چرخه




:دی

2/26/11


desperately in need of friend
اونقدرها هم ادم بدی نیستم


هستم؟؟

2/25/11


هه...این که خیلی پیش پا افتاده بود


چیز بهتری نداری که ازش شکایت کنی و اه و ناله کنی؟


در برابر اتفاقاتی که هرروز برای خیلی از ادمها می افته

و توی دنیا و توی کشورمون در حال افتادن هست

تو زیادی پیش پا افتاده ای

تو فکرهات و حرفات


یک جورهایی بوی گند





:دی
اون سعی می کرد ما را قانع کنه که
اگر پسری پیدا کردیم باید عین کنه بهش بچسبیم
صبر کنیم و هرچی زد توی سرمون هیچی نگیم
تا بعد بتونیم ازدواج کنیم


اون سعی کرد اون را قانع کنه که برای پسره باید صبر کنه
تا دوست دخرش را ول کنه
بعد دوباره بدستش بیاره


اون سعی کرد به ما بفهمونه چرا اشتباه هست
که اون از خواستگاری توی 17 سالگی بدش می یاد



کلا در این موارد مابا اون خیلی مشکل داریم
پسرها که جای خود دارند
من هم از این دخترها متنفرم

کجاش شبیه زندگی هست؟؟
اوضاع کشور یک کم قاطی پاتی هست


مامان و بابا نگذاشتند 2تا تظاهرات قبلی را برم درحالی که خودشون رفتند


منتظر معجزه که نیستیم هستیم؟؟؟؟
ببین شین
بیا با هم دوست باشیم


من اوضاع خوبی ندارم
در نتیجه فکر می کنم و به خودم حق می دهم که فکر کنم
بقیه توی بهشت یا جهنم زندگی می کنند
و وسط برزخ معلق نیستند





مثلا اون چیزهایی که قرار بود بفرستم البته اون قسمتی که از جنس کاغذ بود را پاره کردم
و البته خیلی کارهای احمقانه دیگه هم توی این مدت کردم
و شرمنده ام عین سه نقطه

مثل کسی می مونم که بقیه صدایش را نمی شنوند



بیا اشتی







َ





After all,They live happily ever after???!!
کتابهای مسخ کافکا و شاهزاده و گدای مارک تواین را بیرون اورد
به اون نشون داد و اه کشید و گفت

حیف که مجبورم درس بخونم و سرم شلوغ هست
وگرنه این کتابها را تموم کرده بودم
بعد کتاب مسخ را بغل کرد و اضافه کرد که کافکا عشقش هست

اون خیلی تحت تاثیر قرار گرفت
من از اون پوزخندهای توجیحه ناپذیر داشتم می زدم

در نتیجه اون از من پرسید که تو هم این کتاب ها را خوندی؟
گفتم نه! چیزی که توی دنیا ازش متنفرم کتاب خوندن هست



بعد اون کاملا توجهش را داد به دختره
و به اه کشیدنها و قربون صدقه رفتنهایش گوش کرد


من به طرز احمقانه داشتم هنوز پوزخند می زدم


تصور کن شین؟
معلومه خیلی ناراحت شدی


الان حالت ادمی را دارم که یعنی خیلی چیز می فهمه
















I'm gonna say the bad word...


:D

2/4/11






برای شین



Let go...
قوی سیاه را ببین
فیلم برداری و نما و صد البته اهنگ شاهکاری داره
بازی خوبی داره
باعث شده با یک حس جدید
دوباره باله چایکوفسکی را گوش بدم

کلا خوش ساخته
تم روایی داستان هم جالبه
نمادین


رامونا و بیزوس را هم ببین
فیلم کودکانه
به نظرم یکی از بهترین اقتباس های سینمایی از کتاب کودکان هست
البته علاوه بر کورولاین


مجموعه کتابهای رامونا را شاید نخونده باشی وقتی بچه بودی
ولی دیدن فیلمش خالی از لطف نیست

خوش ساخته


هههههههههههههه
یک جورهایی به این سپهری حساسیت پیدا کردم


چون از شاعران معاصر خیلی معاصر فقط اون را می شناسند
موقع ارتباط معنایی
نصف بیشتر شعرهای عرفانی به شعر چشم ها را باید شست ارجاع داده می شوند
و در کتاب های هنر از نقاش های معاصر فقط اون را می شناسند


نزدیکه کم کم بگم بکش بیرون جان جدت اقای سپهری





ولی این حرفها واقعا چه اهمیتی داره؟
خودم را دارم گول می زنم؟


تف

این اس ام اس های تبلیغاتی
بیشتر از هرچیز برای این هستند
که به من ثابت کنند

سوای تموم حرفها و فکرها
بی اهمیت نشون دادنها

منتظرم که دوستها -!؟-به من تلفن بزنند و یا اس ام اس بدهند

و برایشون مهم باشه که من نیستم





ولی خوب اصلا اینطوری نیست
و اونها همیشه اس ام اس های تبلیغاتی هستند




تف

2/1/11


بهت نمی گم امیدوارم که صدسال عمر کنی
عمر با عزت و از این جور حرفها




چون وقتی همین الان نمی دونیم با این 2-3روززندگی چه کار کنیم
و نمی دونیم اون چیزی را که می خواهیم می تونیم بخواهیم یا باید عوضش کنیم
صد سال زندگی توی چنین سرگردانی و گیجی به چه دردی می خوره؟


در عوض امیدوارم تک تک لحظات عمرت
چه خوب و چه بد ازشون احساس رضایت نسبی داشته باشی
احساس ارضا شدگی




تولدت مبارک شین