"It was so gorgeous it almost felt like sadness."B.Y

3/6/18

بیش از اندازه بزرگ شدن
برای 
چ* ناله های شبانه
و جملات ادیبانه

پ.ن:پروپوزال احمقانه ات را بنویس!!!!!!!!!
Who did i want to become?
 i asked.


no one
no one
no one


too much pressure in being no one.
و من مورد علاقه ی 
روانشناس ها هستم
 بخش "پذیرش"وجودم
زیادی خوب کار می کند
و دقیق
و ظاهرا آرامش
درونی در همین پذیرش
است

تا ابد نمی شود
هر چیزی
را پذیرفت
تف 
بزرگی می شود
بر روی هرآنچه
که هستی
رشته های دراز مو
گرمای بدن
و باریکه های خون

و بعد همه اش خلاصه می شود
در همین در هم آمیختن

بدن
و
ذهن
در انتظار پی پایان

برای تشویق شدن
دوست داشته شدن
و شنیده شدن

گورهای خالی
یا
جاهای خالی؟

در هیچ قسمت زندگی ما
کسی نپرسید
اولین مردنت کی بود.

 با مرگ عزیزانمان چه می کنیم؟
فرار می کنیم
یا به یاد می آوریم؟
بزرگترین خیانت ما 
فراموش کردن کسانی نیست 
که می خواستند
جاودانه باشند 
در ذهن کسانی که
دوستشان داشتند؟


P.S:But who can remember pain once its over?