چای عطر بهار نارنج داره
چای می خورم با بوی شیراز توی... دماغم ...مغزم و روزهام
عصرها را به نشستن کنار مادی می گذرونم
سبز سبز و خارش اور و دل تنگ کننده
خیلی وقته لاک نمی زنم
شلوار جین می پوشم مانتوی رنگ و رو رفته ی سرمه ای
کفش ادیداس و یه مقنعه می کشم سرم
به ردیف مانتو های هنری توی کمدم نگاه می کنم
و می ترسم
سرگرمی جدید پیدا می کنم
خرده ریزهای کوچکی
به عنوان یادگاری
برای شین می خرم
دفتر خاطرات نمی نویسم
کمیک بوک می خونم
داستان های زرد و سطحی
اخبار گوش می دم
روی مبل جابه جا می شم
به این فکر می کنم که یک
موقع می خواستم رئیس جمهور بشم
خیلی وقته دنیا رنگ نداره
دنیای بی رنگ کم خون
2 comments:
in akset ro asan nemidonam chi begam :***
ذوق نمودیم اساسی:*****
Post a Comment